فهرست مطالب
فصلنامه ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
سال دوم شماره 6 (پاییز 1391)
- تاریخ انتشار: 1391/08/11
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 1زمینهمدیریت تکنولوژی یک مبحث بین رشته ای است که علوم، مهندسی، و مدیریت را به هم پیوند می زند. از دیدگاه مدیریت تکنولوژی، تکنولوژی اصلی ترین عامل تولید ثروت است و ثروت چیزی بیشتر از پول است که می تواند عواملی همچون ارتقاء دانش، سرمایه ی فکری، استفاده ی موثر از منابع، حفظ منابع طبیعی و سایر عوامل موثر در ارتقاء استاندارد و کیفیت زندگی را شامل شود.هدفاین مقاله بر اساس انجام یک مطالعه ی توصیفی تهیه شده است و طی آن نقش مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه (TIM)، در راستای پیش بینی عملکردهای سازمان در حوزه های کیفیت و نوآوری، که بعنوان مهمترین منابع در کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها مطرح هستند، مورد آزمون قرار می گیرد.روشبدین منظور شش فرضیه مطرح گردیده است و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از 136 مدیر شاغل در شرکت های تولیدی دارای بیش از500 پرسنل، در محدوده ی استان گیلان جمع آوری شده است که با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای لیزرل و اس پی اس استفاده شده است.یافته هایافته های تحقیق نشان داد که مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه (مدیریت نوآوری جامع) دارای قدرت پیش بینی برای عملکردهای کیفی سازمان است اما قدرت پیش بینی آن برای عملکرد های نوآوری سازمان بالاتر است.نتیجه گیریمهمترین نتیجه ی پژوهش حاضر این است که بکارگیری مدیریت تکنولوژی و تحقیق و توسعه سبب ارتقای عملکرد های کیفیت، و مهمتر از آن تقویت عملکردهای نوآوری در سازمان ها می شود.
کلیدواژگان: خلاقیت، مثبت اندیشی، سیالی، بسط، ابتکار، انعطاف پذیری -
صفحه 19زمینهتجاری سازی تحقیق به عنوان رویکردی جدید به تحقیقات دانشگاهی در چند دهه اخیر در تحقیقات علوم طبیعی گسترش فراوان یافته است.هدفپژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالش های فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی از نگاه پژوهشگران حوزه علوم انسانی شناسایی کند.روشرویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی می باشد و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شده اند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری کیفی- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 14 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی به عنوان نمونه جامعه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت چالش ها و مشکلات فراروی تجاری سازی تحقیقات علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت.یافته هابرای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از «نظریه زمینه ای» استفاده شده است و به عبارت دیگر در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تایید یا رد آن به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته می شود. یافته های اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل مقولاتی همچون هویت علمی علوم انسانی، سیاست گذاری، ناتوان میلی پژوهشگر، بدانگاری تجاری سازی، ساختار تحقیقات می باشد.نتیجه گیریمی توان تمامی مقولات را زیر مقوله «هویت علمی» قرار داد. به عبارت دیگر هویت علمی «مقوله هسته» در این نظریه زمینه ای می باشد. با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه شده است.
کلیدواژگان: تجاری سازی، علوم انسانی، نظریه زمینه ای، هویت علمی، مدل پارادایمی -
صفحه 49زمینهیکی از ویژگی های منحصر به فرد انسان برخورداری از نیروی تفکر است، از آنجاییکه خلاقیت به عنوان یکی از توانایی های ذهن انسان نقش عمده ای در نوآوری و حل مشکلات بشری بر عهده دارد، بررسی جنبه های مختلف آن یکی از اولویت های پژوهشی جهان حاضر به شمار می رود.هدفهدف از پژوهش حاضر، بررسی سهم خلاقیت و مولفه های آن در پیش بینی تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهرستان قدس در سال تحصیلی 92/1391 می باشد.روشبه منظور انتخاب نمونه آماری از روش خوشه ایدو مرحله ای استفاده شد و بدین ترتیب 110 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه های خلاقیت عابدی، تفکر انتقادی کالیفرنیا و شادکامی آکسفورد استفاده شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد.یافته هایافته های حاصل از همبستگی پیرسون رابطه مثبت و معنادار خلاقیت با تفکر انتقادی (r=0/79، p<0/01) و شادکامی(r=0/71، p<0/01) را نشان داد. همچنین رگرسیون چند متغیری نشان داد از میان مولفه های خلاقیت مولفه های سیالی، بسط، و ابتکار پیش بینی کننده های معناداری برای تفکر انتقادی هستند اما ضریب رگرسیون مولفه ی انعطاف پذیری، برای پیش بینی تفکر انتقادی معنادار نیست (0/05<β=0/12، P). همچنین کلیه ی مولفه های خلاقیت پیش بینی کننده های معناداری برای شادکامی هستند.بحث و نتیجه گیریخلاقیت و مولفه های آن پبش بینی کننده های تفکر انتقادی و شادکامی هستند، بنابراین با توجه به قابل آموزش بودن خلاقیت، باید در مطالعات علمی و تدابیر آموزشی به آن توجه ویژه ای داشت.
کلیدواژگان: خلاقیت، تفکر انتقادی، شادکامی -
صفحه 71چکیدهزمینهیکی از ویژگی های اساسی و سازنده انسان، خلاقیت است که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری نقش موثری دارد. پژوهشگران معتقدند که دوران کودکی سرآغاز شکل گیری روند تفکر خلاق است. تاکنون اثر متغیرهای بسیاری بر خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته است، اما تاثیر آموزش خلاقیت به مادران بر افزایش خلاقیت کودکان نادیده گرفته شده است.هدفاین پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت به مادران بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی اجرا گردید.روشروش پژوهش شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 60 نفر کودک پیش دبستانی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و هر گروه از 30 نفر(15 دختر و 15 پسر) کودک پیش دبستانی تشکیل شده بودند. ابتدا از کودکان هر دو گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب تصویری به عمل آمد. پس از اجرای پیش آزمون، برنامه آموزش خلاقیت برای مادران گروه آزمایش به مدت 24 ساعت(یک روز در هفته، هر جلسه چهار ساعت) اجرا شد. سپس کودکان به مدت یک ماه تمرینها و بازی های در فضای آزاد را انجام دادند و سرانجام بعد از گذشت دو ماه پس آزمون اجرا گردید. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری انجام شد.یافته هایافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در مولفه های اصالت، سیالی، بسط و خلاقیت کل تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مولفه انعطاف پذیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بین کودکان پیش دبستانی دختر و پسر در مولفه های گوناگون خلاقیت تفاوت معناداری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت آموزش خلاقیت به مادران بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
کلیدواژگان: آموزش خلاقیت، کودکان پیش دبستانی، مادران -
صفحه 95زمینهبا عنایت به این که رویکرد اکتشافی به عنوان یکی از روش های یادگیری فعال مطرح است استفاده از این رویکرد می تواند به عنوان یک روش تدریس مناسب در آموزش علوم تجربی موردتوجه قرار گیرد.هدفهدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر آموزش علوم تجربی مبتنی بر رویکرد اکتشافی بر خلاقیت و انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر سنندج بود.روشروش تحقیق در این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه می باشد، برای این منظور60 نفر از بین دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر سنندج در سال تحصیلی91- 90 به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و از نظر خلاقیت و انگیزه پیشرفت مورد آزمون قرار گرفتند.یافته هانتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد رویکرد اکتشافی بر خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان موثر است. همچنین در بررسی تاثیر رویکرد اکتشافی بر مولفه های خلاقیت نتایج نشان داد که تفاوت میانگین نمرات سیالی، ابتکار و بسط دانش آموزان گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه بوده است اما در مولفه ی انعطاف پذیری تفاوت میانگین بین دو گروه مشاهده نشد.نتیجه گیریتحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد داد رویکرد اکتشافی بر خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
کلیدواژگان: علوم تجربی، رویکرد اکتشافی، خلاقیت، انگیزه پیشرفت، دوره راهنمایی -
صفحه 125زمینهخلاقیت یکی از فعالیت های متعالی فرایندهای روانی است که در فرایند تحول روانی به اشکال گوناگون اما در یک سبک منحصر به فرد نمود پیدا می کند. خلاقیت توانایی یا ظرفیت روانی و جسمانی است که جهت ساختن یا باز سازی واقعیت در یک روش خاص به کار گرفته می شود.هدفهدف از این پژوهش مقایسه اثر بخشی دو شیوه جدید و قدیم ارزشیابی تحصیلی در بروز خلاقیت و پیشرفت درسی دانش آموزان دوره ابتدایی است.روشروش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای یا پس رویدادی است که در زمره طرح های پس از وقوع قرار می گیرد در این پژوهش جامعه آماری کلیه مدارس دوره ابتدایی دخترانه شهرستان اسلامشهر بودند، یعنی مدارس ابتدایی که شیوه قدیم ارزشیابی هنوز در آنها به کار گرفته می شد و مدارس ابتدایی که در آنها شیوه های جدید ارزشیابی (ارزشیابی توصیفی)، به کار بسته می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که از طریق آن 2 مدرسه که شیوه قدیم ارزشیابی را به کار می گرفتند و همچنین 2 مدرسه که شیوه های جدید ارزشیابی را به کار می گرفتند به عنوان نمونه انتخاب شدند.یافته هابا توجه به نتایج، به جزتعاملات درمتغیرهای جنسیت، پایه تحصیلی و گروه (روش جدید ارزشیابی در مقابل روش قدیمی)، در نگرش به خلاقیت تفاوت معناداری مشاهده شده است. عملکرد دختران، بهتر از پسران بوده، دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی، عملکرد بهتری نسبت به دانش آموزان پایه پنجم داشته اند و همچنین دانش آموزانی که به روش مرسوم ارزشیابی شده اند در نگرش به خلاقیت، عملکرد مطلوب تری ازدانش آموزانی داشته اند که به روش جدید ارزشیابی شده اند، اما در پیشرفت درسی تفاوت معنا داری بین دو گروه دیده نشد.نتیجه گیریروش ارزشیابی جدید(توصیفی)، نتوانسته به اهداف مورد نظر که سبب به کارگیری آن بوده است براساس نتایج این پژوهش دست یابد.
کلیدواژگان: ارزشیابی توصیفی، ارزشیابی سنتی، خلاقیت و پیشرفت درسی -
صفحه 147زمینهیکی از اهداف مشترک نظامهای آموزشی در سراسر دنیا به رشد شخصیت خلاق مربوط میشود، شخصیتی که بتواند به آسانی خود را با جامعه امروزی که دستخوش تغییرات سریعی است، وفق دهد.هدفپژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر به کارگیری روش های تدریس خلاق بر خلاقیت دانش آموزان اجراگردید.روششبه تجربی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهششامل 240 نفر دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بود که به طور مساوی به گروه آزمایش یعنیدانش آموزان مدارس سما (120 نفر) که معلمانشان برای به کارگیری روش های تدریس خلاق دورهآموزشی دیدند و گروه گواه (120 نفر) تقسیم شد. جهت گردآوری اطلاعات و اندازه گیری سطحخلاقیت دانش آموزان، در مرحله پیش آزمون، از فرم الف خلاقیت تصویری تورنس و در مرحلهپس آزمون، از فرم ب خلاقیت تصویری تورنس برای هر دو گروه استفاده شد. داده های پژوهش با بهره گیری از روش t دو گروهی مستقل مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در چهار مولفه خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط) وجود دارد. با اطمینان 99 درصد میتوان گفت میزان رشد خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتر است.نتیجه گیریکاربرد روش های تدریس خلاق، خلاقیت دانش آموزان را رشد می دهد.
کلیدواژگان: روش های تدریس خلاق، خلاقیت، دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی